آموزش نابرابری، تعصب کودکان را از بین می‌برد

محققان آمریکایی راه جدیدی برای کاهش تعصبات کودکان در برابر نابرابری کشف کردند.

نابرابری در کودکان

طبق گزارش گروه علم و فناوری های فن تک و به نقل از ساینس دیلی؛ محققان دانشگاه نیویورک معتقدند درک صحیح نابرابری در کودکی می تواند تعصب آنها را نسبت به سابقه مالی دیگران کاهش دهد.

کودکان درک درستی از نابرابری ندارند. آنها فکر می‌کنند که نابرابری فقط به دلیل تلاش یا تلاش نکردن افراد به وجود می آید. اما وقتی به آنها توضیح داده شود که نابرابری می‌تواند به دلیل عوامل سیستمی مانند تبعیض یا نابرابری اقتصادی باشد، نگرش آنها نسبت به گروه‌های محروم تغییر می‌کند.

تیم تحقیقاتی برای انجام این مطالعه بالینی از 200 داوطلب کودک استفاده کردند. این کودکان به دو گروه تقسیم شدند که یک گروه از نظر اقتصادی مرفه بود و گروه دیگر از تمامی امکانات محروم بود. کودکانی که معتقد بودند نابرابری به دلیل تلاش نکردن گروه محروم رخ می دهد، نسبت به آن گروه تعصب داشتند. اما کودکانی که معتقد بودند نابرابری به دلیل عوامل سیستمی بود، نسبت به آن گروه تعصب کمتری داشتند. بنابراین، برای برای درک بهتر نابرابری در کودکان، می‌توانیم برای آنها توضیح دهیم که تبعیض می‌تواند منجر به نابرابری اقتصادی شود. علاوه براین، می‌توانیم به آنها نشان دهیم که چگونه گروه‌های مرفه می‌توانند از سیستم‌ها برای حفظ نابرابری استفاده کنند.

راشل لشین، دانشجوی دکترای روانشناسی از دانشگاه نیویورک و سرپرست ارشد مطالعه می‌گوید: «بزرگسالان هنگام درک نابرابری‌های اجتماعی، عوامل مختلفی را در نظر می گیرند برای مثال: افراد به پیشینه سوابق مالی دیگران نگاه می کنند. اما کودکان تفاوت‌های وضعیت را به این شکل نمی‌بینند. وقتی از بچه‌ها خواستیم تا عوامل ایجاد نابرابری را برای ما توضیح دهند بیشتر آنها دلایلی را عنوان می کردند که با طرز فکر یک انسان بالغ تفاوت زیادی داشت.»

او در ادامه افزود: «با این حال، کار ما نشان داد که اگر دلایل اصلی ایجاد نابرابر در یک جامعه به روش‌های خاص برای آنها توضیح داده شود، کودکان می‌توانند مانند بزرگسالان درباره این مسائل فکر کنند. ما متوجه شدیم چنین رویکردهایی می تواند میزان تعصب کودکان را نسبت به گروه کم درآمد تا حد زیادی کاهش دهد.»

آگاهی کودکان از نابرابری

براساس مطالعات علمی کودکان از همان سنین کودکی مفهوم نابرابری را می دانند و به همین علت نسبت به آن تعصبات زیادی را نشان می دهند. به همین علت است که بیشتر آنها جذب افرادی می شوند که از وضعیت مالی خوبی برخوردار هستند و به آنها نگاه مثبت تری دارند. در نهایت، این نابرابری های گروهی را می پذیرند.

لشین و مارجوری رودز، پروفسور دانشکده روانشناسی دانشگاه نیویورک در این مطالعه، چگونگی استدلال کودکان در مورد نابرابری اقتصادی را بررسی کردند تا بفهمند که چگونه توضیحات ارائه شده در مورد نابرابری می تواند روی پاسخ و عکس العمل کودکان نسبت به آن تاثیرگذار باشد. چگونه می‌توان از این توضیحات برای کاهش دیدگاه‌های متعصبانه آنها علیه گروه‌های کم درآمد استفاده کرد.

 یافته ها

کودکانی که در این مطالعه شرکت داشتند بین سنین 5 سال تا 10 سال بودند. آنها به صورت آنلاین در این طرح شرکت کردند. محققان به آنها پرسش نامه ای به آنها تصاویری از مشاغل مختلف را نشان دادند و احساس آنها را بعد از تماشای این تصاویر پرسیدند. به عنوان مثال: تصویر کودکی که در یک خانه کم درآمد " Flurps" زندگی می کرد. به همراه این تصویر محققان توضیحاتی در مورد آن ارائه دادند: این بچه را می بینید؟ این بچه در یک خانه کوچک ساده زندگی می کند. پدر او درآمد خیلی کمی دارد و به همین علت آنها نمی توانند برای فرزندشان جشن تولد بگیرند. کادوی تولد او فقط یک جوراب بود.

سپس تیم تحقیقاتی به آنها تصاویری از یک بچه ای که در خانه بسیار قشنگ زندگی می کرد، نشان دادند. این گروه ها از نظر ثروت و امکانات با هم فرق داشتند. تیم برای پیدا کردن علت اصلی این که چگونه توضیحات ما می تواند روی نگرش کودکان نسبت به "نابرابری" تاثیر گذار باشد، از سه توضیح مختلف استفاده کردند. یک توضیح به قوانینی مربوط می شد که گروه مرفه وضع کرده بودند اما، توضیح دیگر به قوانینی اشاره می کرد که از گذشته وجود داشت و همچنان ادامه دارد. توضیح سوم هم هیچ دلیل خاصی برای آن نداشت(یعنی برای مدت طولانی این روند جریان دارد.).

سئوال اینجاست: «آیا و تا چه اندازه این توضیحات می تواند روی احساس کودکان در برابر نابرابری تاثیرگذار باشد؟!»

تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که تنها توضیحی که گروه مرفه را مسئول ایجاد نابرابری معرفی کرده بود، توانست نگرش کودکان را تغییر دهد. کودکان با شنیدن این توضیحات تعصب کمتری به گروه کم درآمد داشتند و ترجیح می دادند امکانات خود را بیشتر به آنها بدهند. محققان در مجموع به این نتیجه رسیدند:«برای گفتگو با کودکان در مورد نابرابری، خواه این نابرابری به علت ثروت یا پیشرفت تحصیلی رخ داده باشد مهم این است که ما یک دلیل مشخص به آنها ارائه دهیم.»


چاپ