شخصیت چیست؟ و نظریه پردازان شخصیت

همه دوست دارند دارای شخصیت و روان سالمی باشند ،اما واقعا به چه شخصیت هایی می تواند گفت سالم؟ در ادامه های فن تک به بررسی موضوع روان سالم بپردازد.

هریک از ما به نوعی در مورد دیگران حدسهایی می زنیم. از واژه هایی برای توصیف و تفکیک انها استفاده می کنیم و قوانینی برای هریک درک و پیش بینی رفتارهایشان داریم. اگرچه این اصول و برداشت ها را به ندرت آشکار می کنیم . ولی در تفکر ما رسوخ می کند و بر رفتار ما اثر می گذارند .
در برخورد با افراد انها را با اصطلاحات مربوط به شخصیت تو صیف می کنیم و بر اساس ارزیابی از شخصیت انها به قضاوت می نشینیم . تعامل با دیگران تا حدی تحت تاثیر انتظاری است که از انها داریم . این انتظار از برداشت ما از شخصیت انها بوجود می اید . این امر در تصمیم ما در ارتباط با دیگران مصداق پیدا می کند . در واقع کار روانشناس با انچه که همگان در زندگی روزمره انجام می دهند از بنیاد متفاوت نیست . تنها تفاوت در این است که نظریه پردازان شخصیت الگوهای خود را صریح تر بیان می کنند اصطلاحات خود را روشن تر تعریف می نمایند و برای ارزشیابی کیفیت بیش بینی خود به انجام تحقیقات منظم دست می زنند .

trait personage healthy 1

تعریف شخصیت ..
هر انسانی در نوع خود منحصر به فرد است . با وجود این بین بسیاری از انسان ها انقدر شباهت وجود دارد که بتوان نکات مشترکی را در نظر گرفت . اگر چه روانشناسان وجود شباهت های بسیاری بین افراد را قبول دارند ولی تو جه انها بیشتر به تفاوتهای افراد از یکدیگر معطوف است . چرا عده ای موفق و ناموفق اند ؟چرا برداشت های افراد از امور متفاوت است ؟ تنوع استعدادها از کجا ناشی می شود . ؟چرا عده ای به بیماری روانی مبتلا می شوند ؟در حالی که دیگران در همان شرایط سالم می مانند ؟و... روانشناسان به روابط پیچیده میان جنبه های مختلف کنش انسان از جمله در یادگیری ادراک انگیزش تفکر عواطف احساسات هوش و... می پردازند .
درک نحوه عمل این فرایندها با همدیگر و تشکیل یک کل یکپارچه اغلب فراتر از شناخت هر یک از انها به طور جداگانه است . انسان بصورت یک کل سازمان یافته عمل می کند و در پرتو چنین کلیت و سازمانی است که باید شناخته شود کمتر جنبه ای از کنش انسان را می توان تصور کرد که شخصیت وی را منعکس و بیان نکند . به این ترتیب شخصیت را چگونه تعریف میکنیم .
دامنه تعاریف موجود از فرایندهها ی درونی ارگانیزم تا رفتارهای مشهود ناشی از تعامل افراد در نوسان است . نظری اجمالی به تعاریف شخصیت نشان می دهد که تمام معانی شخصیت را نمی توان در یک نظریه خاض یافت . بلکه در حقیقت تعریف شخصیت بستگی به نظر هر دانشمند دارد . برای مثال وارن .. شخصیت را مجموع خصوصیات شناختی عاطفی ارادی فیزیولوژیک و موروفولیک می داند .
ابورت.. شخصیت را سازمان پویای جنبه روانی جسمانیمی داند که تعیین کننده فکر ورفتار هستند . شلدون از شخصیت به عنوان سازمان پویای جنبه های شناختی عاطفی ارادی فیزیولوژیک و موروفوریک یاد می کند .
بیه رون .. شخصیت را به منزله حالت توحید یافتگی فرد همراه با کلیه خصوصیات افتراقی و روش های رفتاری وی می داند .
فروید ... رهبر روان تحلیل گری شخصیت را توحید یافتگی بین من .. و فرامن .. می داند .
یونگ شخصیت توحید یافتگی جنبه های مختلف ناهشیاری شخصی و گروهی عقده ها ارکی تایپ ها برسونا . انیما و انیموس است .
ادلر ...عقیده دارد شخصیت همان سبک زندگی ست . سبک حاصی که هرگس برای کنارامدن با محیط می بند د.
کتل .. شخصیت را عبارت از سازمانی می داند که مارا در پیش بینی رفتار افراد در موقعیت های گونگون یاری می دهد .
شخصیت از نظر هیلگارد و یژگی هایی است که فرد را قادر به ایجاد ارتباط با دیگران می سازد و تخقق احترام به خود را تسهیل می کند .
از نظر گرچ و کراچفلید .. شخصیت عبارت است از الگوهای رفتار و روش های کاملا مشخی که ادمیان در مقابله با کنش ها و مواجهه با امور روزمره زندگی به کار می برند ..
واتسون رهبر رفتاری نگری شخصیت را مجموعه ای سازمان یافته ای از عادات می داند که به طور ثابت و نعققیر نا پذیر قابل مشاهده باشند .
کاتری شخصیت را ار ان دسته عادات می داند که از لحاظ اجتماعی واجد اهمیت هستند و کمتر دستخوش تعققیر می شوند .راجرز..شخصیت را خود سازمان یافته دایمی می داند که محور تمام تجربه های وجودی است .
جرج کلی .. شخصیت را روش خاص هر فرد در جستجو برای پیدا کردن و تفسیر معنای زندگی می داند .
از نظر مای لی .. شخصیت یک کلیت روان شناختی است که فرد معینی را مشخص می کند .
از نظر پیاژه .. شخصیت عبارت است از تعادل پی در پی یک فرایند سازشی از نوع زیست شناختی .
والن شخصیت را بر اساس پویایی بحران ها و گشایش ها در نظر می گیرد .
گزل با طرح نیمرخ های رفتار شخصیت را به عنوان ساخت جامع سازمان روانی فرد در سطوح مختلف تحول می داند .
دکتر منصور(روانشانس بالینی استاد دانشگاه تهران) معتقد است که شخصیت تحولی است و هر نوع تعریفی درباره شخصیت به منزله نقطه توقف درباره یک فرایند است و با توجه به فراگیر شدن روانشناسی ژنتیک نه تنها از لحاظ روش شناختی بلکه از لحاظ محتوایی اعتقاد به تعریفی دارد که گمان می کند برای وضع وی به منزله تظاهر یا تجلی ظرفیت سازی فراگیر او قلمداد کنیم .

یعنی اگر شخصیت به عنوان گستره روان شناختی انسان شناخته می شود در حکم رفتاری است که به صورت انگیخته و جهت یافته در او می بینیم . پس در هر لحظه ای از تحول فرد ما در حقیقت با نوعی از تجلیات به منزله سازش فراگیر او تلقی می شود .


های فن تک در این مطلب سعی کرد به بررسی ویژگی های شخصیت سالم بپردازیم.


چاپ