در این مقاله، های فن تک قصد دارد به معرفی قانون جذب و رابطة آن با سلامتی بپردازد، همچنین به شما بگوید که افکار و باورهای ذهنی تا چه اندازه می توانند بر روی سلامتی و زندگی شما تأثیربگذارد.
در این روزها همه جا صحبت از بیماری کرونا بوده و این موضوع بر روی تمام ابعاد زندگی انسانها تأثیر گذاشته است. به گونه ای که نحوة روابط بین افراد به کلی تغییر کرده و سبک و سیاق جدیدی در ارتباطات اجتماعی رایج شده است. تا حدی که این موضوع باعث شده عدة زیادی از افراد بخاطر محدودیتهای موجود در خانه بمانند و فقط برای انجام امور ضروری از منزل خارج شوند، و حتی عده ای هم مجبور به ایجاد تغییراتی در شغل خود شده اند و بصورت دورکاری از داخل منزل مشغول به کار هستند.
در خصوص پیامدهای این شرایط، جدا از ابتلای افراد به ویروس کرونا شاید در ظاهر فقط موضوع محدودیت های تردد و ارتباطات اجتماعی به چشم بیاید. اما یکی از تأثیرات بسیار مهمی که این موضوع بر روی افراد جامعه می گذارد، اثرات روحی و روانی آن است. به گونه ای که بسیاری بخاطر خانه نشین شدن و حضور مداوم در یک محیط بسته دچار افسردگی شده و این امر می تواند آغاز بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی باشد. از جمله کاهش سطح انرژی و شادابی، ایجاد استرس و نگرانی و ترس از ابتلا به بیماری، رفتارها و عکس العمل های ناهنجار و بالا رفتن سطح تنش ها بین افراد و . .
موضوع مهمی که باید به آن توجه کنیم این است که نباید اجازه دهیم شرایط محدودکنندة این بیماری بر روی زندگی ما سایه افکنده و ما را تبدیل به فردی افسرده و گوشه گیر نماید. چه بسا که ممکن است پیامدهای جبران ناپذیری در پی داشته و تأثیرات مخربی بر روی زندگی و آیندة ما بگذارد.
و اما چگونه باید از این شرایط به نفع خود استفاده کنیم ؟
به خوبی می دانیم که قدرت تفکر و تعقل، همان چیزی است که انسان را از دیگر موجودات متمایز نموده و به او عنوان اشرف مخلوقات را داده است. انسان می تواند با کنترل افکار خود، هر شرایطی را به نفع خود تغییر دهد.
براستی تا کنون به ماهیت اصلی مغز انسان توجه کرده اید؟ آیا هرگز به این واقعیت فکر کرده اید که این عضو بسیار مهم، تعیین کنندة تمام ابعاد زندگی ماست ؟
مغز انسان علاوه بر کنترل تمامی اعضا و ارگانهای بدن، قابلیت ایجاد ارتعاش های کوانتومی نیز دارد. بدین معنی که با افکاری که در خود می پروراند، می تواند ارتعاشاتی ایجاد نماید تا بر روی هر چیزی تأثیر گذاشته و سرنوشت آن را تغییر دهد. حتی بدن انسان نیز از این قاعده مستثنی نیست. یعنی ما می توانیم با کنترل افکار و باورهای ذهنی خود، تأثیر مستقیم بر روی بدن خود و سلامتی مان بگذاریم.
یعنی منظور ما این است که سلامتی یا بیماری توسط ذهن ما تعیین می گردد ؟
بله دقیقاً همینطور است. و اما چگونه ؟
این که هر انسانی ممکن است دچار بیماری های موقت و زودگذر بشود امری بسیار بدیهی و یک فرایند کاملاً طبیعی است. اما برخی افراد هستند که اکثر اوقات بیمارند و گویی که بیماری، بخشی جدا نشدنی از زندگی آنهاست. و در نقطة مقابل این افراد، کسانی نیز هستند که به ندرت مریض می شوند و اگر هم بیماری به سراغ آنها بیاید، خیلی زود سلامتی خود را بدست می آورند.
براستی راز این معما در چیست ؟ چرا عده ای همیشه بیمارند و عده ای همیشه سلامت ؟
در اینجا می خواهیم به شما بگوییم که جهان هر انسانی، انعکاس افکار و باورهای اوست. یعنی هر چیزی را که با تمام وجود خود باور داشته باشیم، به آن خواهیم رسید. چه سلامتی باشد چه بیماری. چه ثروت باشد چه فقر. چه شادمانی باشد چه افسردگی. این قانون در مورد تمام ابعاد زندگی ما انسانها صادق است.
جهان هر کسی، دنیایی است با مرکزیت خودش که پیرامون او را فرا گرفته است. اگر می خواهیم جهانمان تغییر کند، ابتدا باید خودمان تغییر کنیم. هیچ نیرویی در جهان وجود ندارد که به اندازة خود شخص بتواند بر روی وضعیت کنونی، و حتی بر روی سرنوشت او تأثیرگذار باشد. به عبارتی "آرامش، از خود شخص آغاز می شود".
زمانی که شخصی بیماری را باور کند، و در ذهن خود این را بپذیرد که مریضی ادامه پیدا خواهد کرد، قطعاً تبدل به انسانی خواهد شد که دائماً بیمار است و این تفکر برای او تبدیل به یک عادت و سبک زندگی خواهد شد. و بالعکس، اگر شخصی بر این باور باشد که جسمی سلامت دارد، همین گونه خواهد بود و همیشه طبق باورهایی که دارد، یا اصلاً مریض نمی شود و یا اگر هم بشود خیلی زود بهبود خواهد یافت.
همچنین اگر کسی بر این باور باشد که زندگی سراسر شادمانی و سرور است، هزگز دچار افسردگی نخواهد شد و همیشه این شادی و خوشحالی است که به دنبال او می آید. حتی اگر در دوران محدودیت های اجتماعی مجبور شده باشد مدت زیادی در خانه بماند. یک انسان شاد همیشه راه شادمانی را پیدا می کند... .
این دقیقاً همان قانون جذب است. یعنی به هر چیزی توجه کنیم، و آگاهی خود را به آن بدهیم، آن را جذب خواهیم نمود. به عبارتی دیگر، هر اتفاقی که در زندگی ما رخ می دهد، بازتاب افکار و باورهای ماست و هیچ کسی مسئول رخداد آن نیست مگر خودمان.
به هر چیزی توجه کنید، به سوی شما جذب می شود
زمانی که شما به چیزی فکر می کنید و توجه خود را به سوی موضوعی معطوف می نمایید، ارتعاشی توسط ذهن شما ایجاد می شود که هم نوع خود را جذب می کند. این فرآیند، ارتعاش کوانتومی نام دارد و زمانی که شما فکری در سر دارید، در واقع دارید به جهان سفارش می دهید تا آن را برای شما آماده کند. جهان هستی نیز به شما پاسخ می دهد و همیشه فقط یک جواب بلد است: "فرمانبردارم سرورم" دقیقاً مانند غول چراغ جادو.
در این میان نکته ای بسیار مهم وجود دارد و آن هم این است که جهان کاری به این ندارد که چیزی که دارید به آن سفارش می دهید برای شما خوب است یا نه. قانون جاذبه همیشه کار خود را دقیق و طبق سفارش شما انجام می دهد. بعنوان مثال زمانی که کسی خود را از بالای یک ساختمان به پایین پرت می کند، قانون جاذبه کاری به این ندارد که آن شخص آدم خوبی است یا بد، و او قطعاً به زمین سقوط خواهد کرد. همینطور زمانی که شما دارید به موضوع لذت بخشی فکر می کنید، همان را برای شما آماده می کند.
در واقع، افکار تبدیل می شوند به اجسام.
در قانون جذب، چیزی بنام نمی خواهم وجود ندارد و به هر آنچه که توجه کنید، جذبش خواهید کرد. دقیقاً مانند طنابی که به چیزی بسته اید، فقط می توانید آنرا به سوی خود بکشید و نمیتوانید آنرا هل داده و از خود دور کنید.
نکتة بسیار مهمی که میخواهیم در اینجا به آن اشاره کنیم این است که وقتی مشکلی برای ما پیش می آید نباید بر روی آن مشکل تمرکز کرده و به جزئیات آن توجه کنیم. بلکه باید نقطة مقابل آن مشکل را در نظر گرفته و تمام توجه خود را به آن معطوف نماییم. بعنوان مثال، زمانی که دچار بیماری می شویم، نباید با خود اینگونه بگوییم:
من این بیماری را نمی خواهم
می خواهم از شر این بیماری خلاص شوم
پس کی این بیماری تمام می شود و راحت می شوم
در عوض باید با خود اینگونه بگوییم :
من سلامتی را دوست دارم
من دوست دارم بدنی کاملاً سالم و قوی داشته باشم
من برای بدست آوردن سلامتی تمام تلاش خود را می کنم.
اینها عباراتی هستند که تعیین می کنند شما در مدار مثبت قرار بگیرید یا منفی، در جهت جریان هستی قرار بگیرید یا خلاف جهت آن. در واقع با توجه کردن به چیزهایی که احساس خوبی در شما ایجاد می کند، آنها را جذب کرده و برای خود خلق می کنید.
همچنین اگر مجبور شده اید برای مدتی طولانی در خانه بمانید، هرگز این عبارات را با خود تکرار نکنید:
من دوست ندارم در خانه بمانم و از این وضعیت خسته شده ام.
پس کی این روزهای لعنتی به پایان می رسد ؟
اصلاً معلو نیست که این شرایط تا کی ادامه پیدا می کند.
در عوض عبارات تاًکیدی مثبت را بکار ببرید:
من از این شرایط نهایت استفاده را می کنم و کار کردن از داخل منزل را هم یاد می گیرم.
این روزها هزینة رفت و آمد ندارم و می توانم بیشتر پس انداز کنم.
من در این شرایط می توانم زمان بیشتری را به خانواده ام اختصاص دهم.
در هر شرایطی می توان نکات مثبتی را یافت و از زاویه ای متفاوت به موضوعات نگاه کرد. در این صورت همیشه می توانیم شاد بوده و از تمام مراحل زندگی لذت ببریم. همچنن اینگونه طرز تفکر برای ما تبدیل به عادت شده و دیگر هیچ چیزی نمی تواند زندگی ما را دچار چالش کند.
بنابراین مراقب افکارمان باشیم تا بهترینها برایمان اتفاق بیافتد. شما تا چه اندازه بر افکار خود فرمانروا هستید؟. دیدگاه خود را با های فن تک به اشتراک بگذارید